محل تبلیغات شما
در مثنوی ملای رومی، داستان مسافری آمده است که خسته از سفر به خانقاهی رسید و با این امید که شب را به روز آورد خر خود را به سرایدار سپرد و در خانقاه اتراق کرد. شب هنگام از هلهله و رقص و سماع صوفیان به وجد آمده و به جمع آنان پیوست. صوفیان در رقص و سماع این بیت را می‌خواندند که؛خر برفت و خر برفت و خر برفت» و مسافر نیز پای در میان نهاد و با آنان هم‌آواز شد؛
چون سماع آمد ز اول تا کران
مطرب آغازید یک ضرب گران
خر برفت و خر برفت آغاز کرد
زین حرارت جمله را انباز کرد

تحلیلی بر ناآرامی‌های لبنان و عراق

آقای روحانی! نیم متر پارچه سفید هم‌کافی است!

به «خاورمیانه جدید» خوش آمدید!

خر ,برفت ,سماع ,رقص ,صوفیان ,آنان ,برفت و ,و خر ,رقص و ,و با ,را به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نگاه نو سرچاهان هرمزگان سو واتار - ترابل شوتینگ Jack's site nefibefi Denise's receptions آموزش ترکی آذربایجانی ASLE 50 ASLE ZENDEGI ncosxalanro یاد من باشد تنهـــــ ــــا هستم اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها